اسلام و قرآن منشاء سقوط فرهنگی و اخلاقی

دین اسلام و فرهنگ قرآن منشاء سقوط فرهنگی و اخلاقی در جامعه است. قرآن دارای ساختار جزمی و قطعی‌گرا و تعبدگرا بوده، خود را مقدس و کلام الهی دانسته، فرد را همیشه بنده تلقی کرده و مخالف را “دشمن” معرفی می‌کند. در اغلب سوره‌های قرآن انسان گناه‌کار معرفی شده و به مجازات سخت و دوزخ تهدید می‌گردد. الله همچون یک میرغضب جبار بر همه چیز نظاره می‌کند و غیر از مؤمن مطیع حامی خود، بقیه دنیا را سزاوار خشونت الهی می‌داند. مناسبات میان الله و انسان در قرآن، یک‌جانبه و عمودی است. تغییر این مناسبات اتوریته ناممکن است. قرآن و تاریخ اسلام بر اساس این محور ساختار یافته است. الله که مطلق است در ضمن دارای مشخصات سادیسمی می‌باشد و پیوسته خواهان سجده آدمیان است و چنانچه انسان مطیع نباشد او را به آتش می‌افکند.

قرآن در سوره التحریم خطاب می‌کند که: یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلیکُمْ ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَه: “ای کسانی که ایمان آورده‏‌اید خود و خانواده خویش را از آتشی که هیزم آن انسان‌ها و سنگ‌هاست نگه‌دارید”. به بیان دیگر اگر به الله مؤمن نباشید جای شما در آتش است، آتشی که هیزم آن انسان‌هاست. هیچ بردباری در کار نیست، اگر اطاعت نکنید کشته خواهید شد. عدم اطاعت از الله یعنی اعلام جنگ با الله، یعنی سرکشی نسبت به الله و بنابراین سرکشان را باید به “قتل” رساند و به دار آویخت (سوره المائده آیه ۳۳). در سوره “محمد” آیه ۴ می‌آید: شما مؤمنان چون با کافران روبرو شوید باید آن‌ها را گردن زنید. در قرآن، الله یک ستمگر قهار می‌باشد که تشنه خون است و آدم می‌کشد و از جسد و استخوان انسان برای سوزاندن دیگران استفاده می‌کند.

بیش از هزار آیه از شش هزار آیه‌های قرآنی در ستایش و همسویی با خشونت و تبعیض است. این آیه‌ها منشاء بدآموزی و رفتار خشونت بار و سقوط اخلاقی می‌باشند.

متن قرآن پیوسته قتل و خشونت علیه پیروان ادیان دیگر و دیگر اندیشان را تشویق می‌نماید و به صراحت خواهان بردگی سکسی زن است. قرآن منشاء خرافه‌پرستی است. آیه‌های متعدد قرآن دربارهٔ جن و قیامت و بهشت و دوزخ و شیطان و غیره در تناقض با خردگرایی و دانش می‌باشند و قرآن با تأکید روی تعبد و خرافه‌پرستی عقلانیت انسانی را مورد حمله قرار می‌دهد. قرآن و سنت اسلامی و شیعه‌گری، آزادی انسان مدرن را نمی‌خواهند و خواهان هم‌زیستی ارگانیک با تمدن کنونی نیستند.

احادیث خط تکمیلی قرآن است. احادیث و روایات جعلی‌اند و کشنده دانایی می‌باشند. آنچه که در قرآن و احادیث آمده با روایات شیعه تکمیل می‌گردد.

شیعه‌گری یک نظام متشکل از روایات جعلی و خرافی است. یکی از اساسی‌ترین کتاب‌های حدیثی شیعه “کتب اربعه” می‌باشد. این مجموعه متشکل از “الکافی” است که توسط محمدبن یعقوب کلینی که در ۳۲۹ قمری درگذشته تنظیم شده و او تعداد ۱۶۱۹۹ حدیث گرد آورده است.

کتاب دیگر این مجموعه “من لایحضره الفقیه” از شیخ صدوق است که در ۳۸۱ قمری درگذشته و ۵۹۶۳ حدیث دارد. کتاب دیگر “تهذیب الاحکام” از شیخ طوسی است که در ۴۶۰ قمری درگذشته و دارای ۱۳۵۹۰ حدیث می‌باشد.

بالاخره کتاب “الاستیصار فیما اختلف من الاخبار” که شامل ۵۵۱۱ حدیث می‌باشد. حال به این مجموعه حدیث‌ها و روایت‌ها، باید “بحار الانوار” از محمدباقر مجلسی را افزود. مجلسی که بین ۱۰۰۶ تا ۱۰۷۷ خورشیدی می‌زیسته و به ویژه مرتبط با دربار شاه سلیمان و شاه سلطان حسین صفوی می‌باشد، تعداد هشتاد و پنج هزار حدیث و روایت را در ۱۱۰ جلد گنجانده است.

حال باید به این مجموعه جعلیات کلینی‌ها و مجلسی‌ها، تمام روایات امامان شیعه و تمام رساله‌های ملاباشی‌ها و آیت‌الله‌ها را افزود. کوهی از خزعبلات ارتجاعی که مدام توسط آخوندها و مبلغان و نواندیشان دینی و روضه خوان‌ها و شیخ‌ها و ملاها و روزنامه‌نگاران مذهبی و رسانه‌های حکومتی، تکرار شده و اثرات زهرآگین خود را بر ذهن مردم و ناخودآگاه آن‌ها باقی گذاشته است.

حال اسلام‌گرایان و نیز روشن‌فکران و سیاسیون درمانده ماله‌کش مدام می‌گویند قرآن و مذهب را نباید مورد انتقاد قرار داد. در واقع آن‌ها خواهان خواری انسان‌ها و خواهان استمرار گندآب‌های خرافی در ذهن مردم هستند. آن‌ها با ادعای “دفاع از مردم” در واقع خواهان ازخودبیگانگی و جهالت مردم هستند. برپایه قرآن و مذهب شیعه نادانی و خرافه در جامعه بیداد می‌کند.

کافی است به تبلیغ خرافه‌گری توسط آیت‌الله‌ها و شیادان مذهبی در شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌ها در شرایط گسترش ویروس کرونا توجه کنید. این مبلغان با قرنطینه کردن حرم‌ها و مراکز مذهبی مخالفت می‌کنند، آن‌ها می‌گویند باید دعا خوانند و قرآن بر سر گرفت و از فاطمه و مهدی و مادر امام دوازدهم حاجت خواست، آن‌ها دسته‌های سینه‌زنی و زنجیر زنی سامان‌دهی می‌کنند و در برابر دوربین‌ها به لیس زدن ضریح امام مجعول می‌پردازند. نماینده خامنه‌ای با قرنطینه اماکن زیارتی مخالفت نموده و می‌‌گوید این تصمیم در مورد قم به دلیل عدم شناخت ساختار اصیل ایمانی است زیرا معماری حرم و نقره به کار رفته در ضریح دارای “ماده آنتی باکتریال” است. همه این خرافات با حمایت نظام جمهوری اسلامی پخش می‌گردد.

احمد کسروی در کتاب “زندگی من” می‌نویسد در سال ۱۳۲۲ خورشیدی بیماری وبا در ایران توسعه یافت. در تبریز آخوندها حکم دادند تا در کوچه‌ها قرآن آویزان کنند و روضه‌خوانی‌ها به پا نمایند و حکم دادند تا یکی از نوه‌های آقامیرفتاح را سوار خر کردند و در کوچه‌ها گردانیدند تا مردان و زنان دست و دامنش را ببوسند تا به این ترتیب بلا دور گردد. آنچه کسروی می‌گوید هنوز ادامه دارد و حتی در ابعاد عظیم‌تری در جریان است.

قرآن خواهان بردگی انسان است، شیعه‌گری خواهان پستی روان انسان‌هاست. حکومت اسلامی نیازمند بردگی انسان در برابر مذهب است زیرا مردمی که روان آزاده ندارند آسان‌تر زیر سلطه سیاسی ولایت فقیه قرار می‌گیرند.

دکتر جلال ایجادی _ استاد جامعه‌شناس دانشگاه پاریس
به اشتراک بگذارید:
0 0 رای
ارزیابی این پست
4 نظر
قدیمی ترین
تازه ترین پر رای ترین
بازخوردهای درون متنی
همه نظرها